ترجمه مقاله

سیه سار

لغت‌نامه دهخدا

سیه سار. [ی َه ْ ] (اِ مرکب ) نهنگ که جانوری است مشهور و معروف در دریا. (برهان ). نهنگ زیرا که سرش سیاه میباشد. (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). تمساح و تساچه :
سفله گردد ز مال و جاه سفیه
که سیه سار برنتابد پیه .

سنایی .


|| (ص مرکب ) آنکه یا آنچه سر سیاه داشته باشد. چنانکه ناصر در صفت قلم گفته :
آن زردتن لاغر گلخوار سیه سار
زرد است و نزار است و چنین باشد گلخوار.

ناصرخسرو.


رجوع به سیاه سار و سیاه سر شود.
ترجمه مقاله