سیه شدن
لغتنامه دهخدا
سیه شدن . [ ی َه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تاریک شدن :
چون شب دین سیه و تیره شود فاطمیان
صبح مشهور و مه و زهره ستاره ی سحرند.
رجوع به سیاه شود.
چون شب دین سیه و تیره شود فاطمیان
صبح مشهور و مه و زهره ستاره ی سحرند.
ناصرخسرو.
رجوع به سیاه شود.