ترجمه مقاله

سیو

لغت‌نامه دهخدا

سیو. [ وْ ] (اِ) سیب که به عربی تفاح گویند. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ) :
غلط کردم در این صورت که گفتم
زنخدان نگار خویش را سیو.

عمادی .


رجوع به سیب شود.
ترجمه مقاله