ترجمه مقاله

شادیچه

لغت‌نامه دهخدا

شادیچه . [ چ َ / چ ِ ](اِ مرکب ) بالاپوش باشد و آن را به زبان تازی لحاف گویند. (فرهنگ جهانگیری ). بالاپوش و لحاف را گویند. (برهان قاطع). و بعضی گفته اند جبه ٔ پنبه آکنده و جامه ٔسطبر کار یمن است . (انجمن آرای ناصری ) :
چو بالش از همه کس بر سر آیم ار باشد
دمی بزیرم شادیچه چون نهالیچه .

پوربهای جامی (از فرهنگ جهانگیری ).


تا گل از شادیچه ٔ رومی برون آمد به باغ
زندوافش همچو اسقف زندخوان آمد پدید.

سراج سکزی (از انجمن آرای ناصری ).


ترجمه مقاله