ترجمه مقاله

شاش

لغت‌نامه دهخدا

شاش . (اِخ ) (نهرالشاش ) آب شاش . رود چاچ . جیحون . سیر دریا. اسم متداول رود بزرگ جگسارتس که اعراب سیحون مینامیدند و شهر مهم چاچ در حوالی آن واقع بود. رجوع به سرزمینهای خلافت شرقی ص 462 و 506 شود. حمداﷲ مستوفی درباره ٔ آن آورده است . آب شاش بماوراء النهر از جبال جدغل بر میخیزد. و به آب خوشاب و نهر اوش پیوسته به فرغانه و اوزگند و مارغنان رسد و ولایات بسیار را سقی کرده در بحیره ٔ خوارزم ریزد. طولش چهل فرسنگ بود. (نزهة القلوب مقاله ٔ سوم ص 217).
ترجمه مقاله