ترجمه مقاله

شال

لغت‌نامه دهخدا

شال . (اِ) کلمه ای است که مردم جنگل در اول یا آخر نام گیاهی آرند و از آن گونه ٔ وحشی آن گیاه را خواهند چنانکه کلمه ٔ «دیو» را نیز بدین مقصود بکار برند: شال زیتون . شال پستانه . شال سنجان . شال سنجد. شال انجیر. (یادداشت مؤلف ). || (اِ) در تداول باغبانان و جنگل نشینان صفتی است که از آن راستی و تیزی با بزرگی و قطوری درخت را اراده کنند، خاصه در نوع تبریزی و پده و صنوبر و امثال آن . (یادداشت مؤلف ). || نوعی درخت تبریزی باشد که آن را سفیدار نیز گویند. (جنگل شناسی ج 1 ص 179). رجوع به سفیدار شود. || مخفف شغال باشد. (یادداشت مؤلف ).
- شال حنا ؛ حنای شغال ؛ در تبرستان نباتی است که بعضی آن را برگ نیل دانند و از آن وسمه ٔ محاسن نمایند و بزبان تبری آن را شال حنی نامند یعنی حنای شغال . (انجمن آرا) (بهار عجم ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ).
ترجمه مقاله