ترجمه مقاله

شاهبانج

لغت‌نامه دهخدا

شاهبانج . [ ن َ / ن ِ ] (معرب ، اِ) برنوف است و جمسفرم بری و شجره ٔ ابراهیم را بعضی به این اسم نامیده اند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). مأخوذ از شاهبانگ فارسی و بمعنی آن . (از ناظم الاطباء).رجوع به شابابج و شابانج و شابانک و شاه بانگ شود.
ترجمه مقاله