شاه داماد
لغتنامه دهخدا
شاه داماد. (اِ مرکب ) داماد بهنگام عروسی . (از فرهنگ نظام ). داماد عزیز. (یادداشت مؤلف ) :
کسی که همچو منش هست شاه دامادی
شود ز دولت من روشناس شهر و دیار.
|| داماد شاه . (ناظم الاطباء).
کسی که همچو منش هست شاه دامادی
شود ز دولت من روشناس شهر و دیار.
فکری (از آنندراج ).
|| داماد شاه . (ناظم الاطباء).