ترجمه مقاله

شاه سلیمان

لغت‌نامه دهخدا

شاه سلیمان . [ س ُ ل َ ] (اِخ )یکی از متنفذان خراسان بنام سیدمحمد که خود را خواهرزاده ٔ شاه سلطان حسین صفوی میدانست در حدود سال 1162 هَ . ق . در مشهد به مخالفت با شاهرخ افشار نواده ٔ نادرشاه برخاست و او را کور کرد و خود بنام شاه سلیمان چند روزی سلطنت یا حکومت کرد و آنگاه بدست یکی ازسرداران شاهرخ کشته شد. رجوع به شاهرخ افشار شود.
ترجمه مقاله