ترجمه مقاله

شاه پریان

لغت‌نامه دهخدا

شاه پریان . [ هَِ پ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رئیس و بزرگ پریها. شاه اجنه . قهرمانی که در افسانه ها و فلکلورایرانی نقش های مهم بعهده دارد و آن موجودی است افسانه ای که اصلش از آتش است و بچشم نیاید و غالباً نیکوکار است بعکس دیو که بدکار باشد. و در برخی از افسانه ها به نوعی از زنان جن که خوبروی باشد اطلاق گردد.
- قصه ٔ شاه پریان ؛ داستان و افسانه ٔ فرمانروای پریان .
- دختر شاه پریان ؛ دختر فرمانروا و سلطان پریان .
- || مجازاً، زنی سخت گرامی و عزیز. رجوع به پری شود.
ترجمه مقاله