ترجمه مقاله

شاپور

لغت‌نامه دهخدا

شاپور. (اِخ ) سکانشاه .«هرتسفلد از روی کتیبه ای در تخت جمشید، که خواندن آن خالی از اشکال نیست ، چنین فرض کرده است ،که شاپور دیگری برادر بزرگ شاپور دوم (ذولاکتاف ) معروف به سکانشاه وجود داشته است .» (ایران در زمان ساسانیان ص 260). «کتیبه های تخت جمشید بخط میخی است جز یک کتیبه که از شاپور سکانشاه است پهلوی ، و در آغاز آن تاریخ روز و ماه است و نامی از بانی آن نیست و آن کتیبه را نگارنده در روزنامه ٔ ایران منتشر کرد و ظاهراً موبدی که کتیبه ٔ پهلوی را خوانده در عهد عضدالدوله بوده چه عضدالدوله ٔ دیلمی هم کتیبه ای دارد پهلوی آن ، بخط کوفی و گوید فلان شخص این خطوط را خواند.» (حاشیه ٔ مجمل التواریخ و القصص ملک الشعرای بهار ص 47).
ترجمه مقاله