ترجمه مقاله

شایست

لغت‌نامه دهخدا

شایست . [ ی ِ ] (مص مرخم ) امکان . || شاید بود : دوم را پهنا و عرض خوانند و سوم را ستبر او عمق خوانند و این هر سه اندرجسم بشایست بود گاهی . (دانشنامه ٔ علائی ص 74). || (ن مف مرخم ) حلال . مباح . روا. مقابل ناشایست .
- شایست و نشایست ؛ حلال و حرام . رجوع به شایستن شود.
ترجمه مقاله