ترجمه مقاله

شبخون

لغت‌نامه دهخدا

شبخون . [ ش َ ] (اِ مرکب ) شبیخون . شباخون . شب تازی . تاختن و قتل کردن به شب مقابل روزخون ؛ یعنی تاخت آوردن در روزها. (از آنندراج ). به وقت شب پنهان بردشمن تاختن و وقت شب قتل کردن فوج دشمن را. (از غیاث اللغات ). || نظامی در اسکندرنامه به معنی مطلق جنگ و قتال آورده است . (از غیاث اللغات ).
ترجمه مقاله