ترجمه مقاله

شبق

لغت‌نامه دهخدا

شبق .[ ش َ ب َ ] (ع اِ) در اصطلاح عامه ، ترکه . (از دزی ج 1 ص 722). شاخه ٔ نازک عصامانند. || عصا و چوبدست : شبقه بالعصا؛ او را با عصا بزد. (از محیط المحیط). || سنبه ٔ تفنگ . (از دزی ج 1 ص 722).
ترجمه مقاله