شبیملغتنامه دهخداشبیم . [ ش َ ] (اِ) گریختن باشد (؟) (برهان ). گریز (؟) (فرهنگ جهانگیری ) : چون بپیچد چو مارنیزه ٔ اوجان دشمن کند گریغشبیم .عنصری .