ترجمه مقاله

شب افروزی

لغت‌نامه دهخدا

شب افروزی . [ ش َ اَ ] (حامص مرکب ) عمل شب افروز. افروزندگی شب . افروختن شب را :
تو دهی صبح را شب افروزی
روز را مرغ و مرغ را روزی .

نظامی .


|| افروختن در شب :
بیک خنده گرت باید چو مهتاب
شب افروزی کنم چون کرم شب تاب .

نظامی .


و رجوع به شب افروز شود.
ترجمه مقاله