ترجمه مقاله

شب کور

لغت‌نامه دهخدا

شب کور. [ ش َ ] (ص مرکب ) آنکه به شب هیچ نبیند. أعشی . کسی که در شب چشمش نبیند. (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء). رجوع به شب کوری شود. || (اِ مرکب ) خفاش . شب پره .
ترجمه مقاله