شتاب داشتنلغتنامه دهخداشتاب داشتن . [ ش ِ ت َ ] (مص مرکب ) عجله داشتن . تعجیل داشتن : که بشنیده بد آنکه افراسیاب به جنگ سیاووش دارد شتاب .فردوسی .