ترجمه مقاله

شترک

لغت‌نامه دهخدا

شترک . [ ش ُ ت ُ رَ ] (اِ مصغر) اشترک . مصغر شتر. (انجمن آرا). شتر کوچک و خرد. || موج ، اعم از موج دریا و غیره . (برهان ). موج باشد و آن را اشترک نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ). موج . (انجمن آرا) (آنندراج ). موج باشد و آن را اشترک نیز گویند. (فرهنگ نظام ). خیزآب . کوهه ٔ آب . || آدمی را گویند که خود را به صورت شتر و گوسفند و گاو و مانند آن بسازد. (از برهان ). و رجوع به اشترک شود.
ترجمه مقاله