ترجمه مقاله

شتر

لغت‌نامه دهخدا

شتر. [ ش َ ت َ ] (ع مص ) انقطاع . (قاموس ). شَتر که در عربی قطع است اعم از آنکه به بریدن باشد یا به شکستن . (از فرهنگ جهانگیری ). بریده شدن . (غیاث اللغات ). || برگشتگی پلک ازبالا و پایین . برگردیدن پلکها از بالا و پائین . (شرح قاموس ) (غیاث اللغات ). فروهشتگی پلک پائین . (از شرح قاموس ). برگشتگی پلک پائین چشم . (از اقرب الموارد). فروهشتگی اسفل چشم . (منتهی الارب ). شکافتن پلک زیرین از چشم . (غیاث اللغات ). || پاره پاره شدن پلک . (شرح قاموس ). و بعضی گفته اند که به معنی انشقاق پلک چشم است . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). کفتگی بام چشم . || کفته شدن لب زیرین . (منتهی الارب ). کفتگی لب زیرین . (ناظم الاطباء). پاره پاره شدن لب پایین . (قاموس ). || (اِ) عیب . (اقرب الموارد). || نقص . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله