ترجمه مقاله

شجد

لغت‌نامه دهخدا

شجد. [ ش َ ج َ ] (اِ) به معنی شجام است که سرمای سخت باشد. (برهان ). سرمای سخت بود و هرچه را سرمای سخت از حال بگرداند، گویند: بشجائید. (اوبهی ). سرمای سخت باشد اگر کسی را سرمایی بزند، گویند: شجیده باشد. (لغت فرس اسدی ). سرمای سخت و چون کسی را سرمای سخت زند، گویند: شجید و بر این قیاس شجاید و شجیده و شجانیده یعنی سردشده و سرمازده . (فرهنگ رشیدی ). سرمای سخت باشد و چون کسی را سرما زند،گویند: شجید و شجاید و شجیده شود. (فرهنگ سروری ).
ترجمه مقاله