ترجمه مقاله

شجرة

لغت‌نامه دهخدا

شجرة. [ ش َ ج َ رَ ] (اِخ ) نام درختی است در حدیبیه که در آن عده ای با پیغمبر بیعت کردند و این بیعت را بیعةالرضوان گویند و تفصیل موقعیت آن ذیل کلمه ٔ «النقیع» در کتاب معجم ما استعجم ج 3 آمده است . و این همان شجره است که نام آن در قرآن آمده است « : لَقد رضی اﷲ عن المؤمنین اِذ یبایعونک تحت الشجرة ».و چون مردم برای تبرک به زیارت آن درخت میرفتند خلیفه ٔ دوم از ترس آنکه مبادا مورد پرستش مردم قرار گیرد، دستور داد آن را قطع کنند. (از معجم البلدان ). ناصرخسرو در اشاره بدان درخت است که گوید :
آن قوم که در زیرشجر بیعت کردند
چون جعفر و مقداد و چو سلمان و چو بوذر.

ناصرخسرو.


رجوع به شجرة حدباء و نیز رجوع به حدیبیه شود.
- بیعت شجرة ؛ بیعتی عام که رسول اکرم ، از مسلمانان گرفت به ذی القعده ٔ سال ششم از هجرت . (یادداشت مؤلف ).
- مسجدالشجرة ؛ نام مسجدی است در حدیبیه که مسلمانان در آنجا با پیغمبر (ص ) بیعت کردند. (از معجم البلدان : حدیبیة).
ترجمه مقاله