ترجمه مقاله

شحذان

لغت‌نامه دهخدا

شحذان . [ ش َ ح َ ] (ع ص ) نیک راننده . (منتهی الارب ). شَحذان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به شَحذان شود. || مرد گرسنه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).رجوع به شحذان شود. || سبک در کار خود. (منتهی الارب ). سبک در کوشش خود. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله