ترجمه مقاله

شخیص

لغت‌نامه دهخدا

شخیص . [ ش َ ] (ع ص ) تناور. (از منتهی الارب ). جسیم .(اقرب الموارد). بزرگ کالبد. (مهذب الاسماء). || مهتر. (منتهی الارب ). آقا. (از اقرب الموارد).
- شخص شخیص ؛ سرکار عالی .
|| سخن درشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله