ترجمه مقاله

شرجوی

لغت‌نامه دهخدا

شرجوی . [ ش َ ] (نف مرکب ) جوینده ٔ شر. رونده دنبال شر و تباهی : بسیار مردم مفسد و شرجوی و شرخواه در بلخند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 658).
ترجمه مقاله