ترجمه مقاله

شرداح

لغت‌نامه دهخدا

شرداح . [ ش ِ ] (ع ص ) دراز و بزرگ هیکل از شتران و زنان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد): رجل شرداح القدم ؛ مرد سطبر و پهن پا. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مرد فربه نرم و فروهشته گوشت . (منتهی الارب ). مرد فربه سست . (از اقرب الموارد):رجل شرداح ؛ مرد فربه فروهشته گوشت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله