ترجمه مقاله

شرعی

لغت‌نامه دهخدا

شرعی . [ ش ِ عی ی ] (ع اِ) زه کمان . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به معنی های شِرعَة. (منتهی الارب ). رجوع به شرعة شود. || مثل و مانند.(ناظم الاطباء). مانند چیزی . ج ، شَرع ، و شِرع ، شِرِع . جج ، شِراع . (آنندراج ). رجوع به شَرع و شرعة شود.
ترجمه مقاله