ترجمه مقاله

شرعی

لغت‌نامه دهخدا

شرعی . [ ش َ عی ی / ش َ ] (ص نسبی ) منسوب به شرع . (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). آنچه به شرع نسبت داده شود. (از اقرب الموارد) : امور شرعی سرکار فیض آثار متعلق و مختص عالیجاه صدر خاصه است . (تذکرةالملوک ص 2). مجملاً عزل و نصب مباشرین موقوفات ... اگر شرعی باشد هیچیک از حکام شرع و صدور را مدخلیتی در آن نیست . (تذکرةالملوک ص 3). || مشروع و حلال و موافق شرع . (ناظم الاطباء). مطابق احکام شرع . موافق دین . (فرهنگ فارسی معین ). آنچه موافق شرع است . (از اقرب الموارد). || راست . || شلوار تنگ . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله