ترجمه مقاله

شرقیة

لغت‌نامه دهخدا

شرقیة. [ ش َ قی ی َ ] (ع ص نسبی ) شرقی . هرچیز که آفتاب آن را صبح رسد. ضد غربی . قوله تعالی : لا شرقیة و لا غربیة. (قرآن 35/24)؛ ای لاتطلع علیها الشمس وقت شروقها فقط او وقت غروبها فقطلکنها شرقیة غربیة؛ ای یضیئها الشمس بالغداة و العشی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنکه او را آفتاب صبح رسد. ضد غربیة. (آنندراج ). رجوع به شرقی شود.
- شجرة شرقیة غربیة ؛درختی که صبح و عصر آفتاب بدان بتابد. (از اقرب الموارد).
|| سوی آفتاب برآمدن . (مهذب الاسماء). رجوع به شرق شود.
ترجمه مقاله