ترجمه مقاله

شرق

لغت‌نامه دهخدا

شرق . [ ش َ / ش ِ ] (ع اِ) روشنی که از شکاف در درآید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || (ص ) لحم شرق ؛ گوشت بی چربی . ج ، شارِق .(از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گوشت لخم . گوشتی که چربی نداشته باشد. (آنندراج ). رجوع به شَرِق شود.
ترجمه مقاله