ترجمه مقاله

شرلی

لغت‌نامه دهخدا

شرلی . [ ش ِ ] (اِخ ) یا سر آنتونی شرلی . برادر سرتامس شرلی دوم و پسر سرتامس شرلی اول ، (متولد 1565 م . ؟ -متوفای 1635 م .). در هلند به خدمت مشغول شد (1576) و سپس در نورماندی خدمت کرد (1591 م .) و فرماندهی سپاهیانی که با کریبان در اسپانیا می جنگیدند بعهده داشت (1591 م .) سپس انتونی با برادرش رابرت با 12 تن انگلیسی که لااقل یکی از آنان توپ ریز بود به عنوان سفارت به ایران آمدند و پاییزسال 1598 م . وارد قزوین شدند. شاه عباس بزرگ پس از دفع ازبکان از خراسان به قزوین بازگشت . انگلیسیان مذکور به خدمت او رسیدند. لشکر ایران توپخانه نداشت و از توپخانه ٔ عثمانیها صدمه می دید این افراد توپخانه ٔصحیحی ترتیب دادند. در کتاب پرچاسس بیلگریمز آمده : «دولت علیه ٔ عثمانیه که موجب وحشت عالم عیسویت است از یک «تب شرلی » بر خود می لرزد. و حدوث وقایع نزدیکی را خبر می دهد. ایرانیان فاتح علم و صنعت ، جنگ را از شرلی آموخته اند. کسی که سابقاً نمی دانست توپخانه را چگونه بکار بندد، امروز صاحب پانصد توپ (برنجی ) و شصت هزار تفنگدار است . ایرانیان که پیش از این با شمشیر بر ترکان خطر عظیمی بودند اکنون از ضربتهایی که ازمسافت بعیده وارد می کنند و ترکیبات گوگردی که استعمال می نمایند، خطرناکتر از سابق شده اند.» سر آنتونی شرلی را در سال 1608 م . شاه عباس به عنوان سفیر برای اتحاد نظامی اروپاییان ضد ترکان به انگلستان فرستاد ولی او موفق نشد و قروضی پیدا کرد و وارد توطئه هایی شد و به هزینه ٔ امپراطور رودلف دوم به مراکش رفت و به منظور اینکه عربان را ضد ترکان برانگیزد (1606-1605) در سال 1609 دوره ٔ فیلیپ پادشاه اسپانیا ژنرال قشون بحرالروم (مدیترانه ) گردید. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله