ترجمه مقاله

شرمگاه

لغت‌نامه دهخدا

شرمگاه . [ ش َ ] (اِ مرکب ) آلت تناسل و شرم مرد و زن . (ناظم الاطباء). به معنی عورت است . (انجمن آرا). مرادف شرمجای . (آنندراج ). خربت . (منتهی الارب ). معرنفط. (منتهی الارب ). آنجا که آلت تناسل جای دارد. محل عورت مرد یا زن از قبل ودبر. عورت . قبل و دبر. شرم . فرج . نهانگاه . سوآت . هریک از دو قسمت پوشیدنی از پیش و پس اعم از مرد و زن : لیبدی لهما ما وری عنهما من سؤاتهما؛ تاآشکار گرداند بر ایشان آنچه پوشیده بود از نظر ایشان از شرمگاه ایشان . (قرآن 20/7). (یادداشت مؤلف ).
خالی است به شرمگاهت ای مه که گر او
در چشم بود دیده نباشد مگر او.

امیرخسرو دهلوی (از آنندراج ).


رجوع به شرم و شرم جای شود.
ترجمه مقاله