ترجمه مقاله

شره

لغت‌نامه دهخدا

شره . [ ش َ رَه ْ ] (اِ) نوعی باد. باد گرم جنوبی . راز (در تداول مردم قزوین و سبب آنکه از جانب ری وزد). مقابل مه که باد سرد است . باد که به خلخال و نواحی آن وزد :
آباد اولسون خلخال !
مهی یاتار شرهی قالخار .

(یادداشت مؤلف ).


گرمش . نوعی ابر پرباد که سبب گرمی و گرفتگی هوا می شود.
ترجمه مقاله