ترجمه مقاله

شرپ

لغت‌نامه دهخدا

شرپ . [ ش َ / ش ِ رِ / ش َ رَ ] (اِ صوت ) مخفف شراپ است . در تداول عامه آواز زدن . (فرهنگ نظام ). زدن . (یادداشت مؤلف ). حکایت آواز زدن با کف دست لمس کرده بصورت یا زدن با ترکه ای تر به بدن . حکایت آواز زدن با کف دست لمس کرده یا ترکه به صورت یا بدن کسی : صدای شرپ شرپ شنیدم دیدم فلان دارد فلان را میزند. رجوع به شراپ شود.
- شرپ و شرپ ؛ تکرار حکایت آواز زدن با کف دست لمس کرده یا چوب تر بر اندام یا رخسار کسی .
ترجمه مقاله