شرکة
لغتنامه دهخدا
شرکة. [ ش ِ ک َ ] (ع اِمص ) یا شرکه . انبازی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(مهذب الاسماء). انبازی با کسی . (دهار) :
در این فساد، ز من دست بازدار و برو
که نیست با تو مرا نی نکاح و نی شرکه .
- شرکةالشیطان ؛ خباثت شیطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
در این فساد، ز من دست بازدار و برو
که نیست با تو مرا نی نکاح و نی شرکه .
منوچهری .
- شرکةالشیطان ؛ خباثت شیطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).