ترجمه مقاله

شرک

لغت‌نامه دهخدا

شرک . [ ش َ رَ ] (اِ) شرا و حصبه . (ناظم الاطباء). جوششی بود که بسبب خون یا صفرا آمیخته بهم رسد و آن راشرا نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از برهان ) (از آنندراج ). جوششی بود. (غیاث اللغات ).
ترجمه مقاله