ترجمه مقاله

شریان

لغت‌نامه دهخدا

شریان . [ ش َرْ ] (اِخ ) دهی از دهستان چانف بخش بمپور شهرستان ایرانشهر. سکنه ٔ آن 100 تن است . آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آنجا غلات و خرما. ساکنان از طایفه ٔ مبارکی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ترجمه مقاله