ترجمه مقاله

شریح

لغت‌نامه دهخدا

شریح . [ ش ُ رَ ] (اِخ ) ابن یزید ابوحیوة الحضرمی الحمصی المؤذن . تابعی از حضارمه ٔ مصر. او از ارطاةبن المنذر و صفوان بن عمر روایت دارد و پسر وی حیوة و کثیربن عبید و ابوحمید قوهی از او روایت کرده اند. شریح ثقه است و وفاتش به سال 203 هَ . ق . بوده است . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله