شست گشودن
لغتنامه دهخدا
شست گشودن . [ ش َ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) شست گشادن . تیراندازی کردن :
نتوان شست به هر صید گشودن صائب
ورنه در ترکش ما آه سحر بسیار است .
نتوان شست به هر صید گشودن صائب
ورنه در ترکش ما آه سحر بسیار است .
صائب تبریزی (از آنندراج ).