ترجمه مقاله

ششه

لغت‌نامه دهخدا

ششه . [ ش َ ش ِ/ ش َ ش َ / ش ِ ش ِ ] (اِ مرکب ) شش روز اول ماه شوال . (ناظم الاطباء). شش روز بعد از عید فطر را گویند. (ازبرهان ) (آنندراج ) (از انجمن آرا). شش بندان . شش یندان . رجوع به شش یندان و شش بندان شود. || روزه داشتن در شش روز اول شوال . (از برهان ) (از آنندراج )(ناظم الاطباء). روزه داشتن در شش روز بعد از عید رمضان که سنت است و آن را شش بندان گویند. (از انجمن آرا). || در خلخال سی و شش روز از بهار گذشته (پنجم اردیبهشت ) را گویند که شش تا شش روز است و عوام معتقدند که در آن روز انقلابی در هوا پدید آید.
ترجمه مقاله