ترجمه مقاله

ششی

لغت‌نامه دهخدا

ششی . [ ش ُ ] (ص نسبی ) منسوب به شش (ریه ). به رنگ جگر سفید. سرخ بسیار کم رنگ . (یادداشت مؤلف ).
- حبابهای ششی ؛ در اصطلاح پزشکی کوچکترین تقسیمات شش که تعداد آنها در حدود 2 میلیون می باشد و نایژکهای انتهایی به آنها ختم می شوند. قطر هر حبابچه ٔ ریوی در حدود یک چهارم میلیمتر است و جدار آن چین خورده است و خانه های شش را تشکیل می دهد. (فرهنگ فارسی معین ).
- خانه های ششی ؛ در اصطلاح پزشکی چین خوردگیهای دیوارچه ٔ حبابچه های ریوی . حفره های ریوی . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله