ترجمه مقاله

شش ریث

لغت‌نامه دهخدا

شش ریث . [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) اسم بیخ نباتی است که در دیرالغرباء بلاد مصر یافت می شود و ستبرتر از انگشتی و بیمزه و مایل به زردی و جهت استسقای زقی مجرب دانسته اند و گویند بدون کرب و مشقت اخراج زرداب می کند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از مخزن الادویة). شش دنب . شش رنب . رجوع به شش دنب شود.
ترجمه مقاله