شش میر
لغتنامه دهخدا
شش میر. [ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) کنایه از شش تن امیرزادگان دقیانوس است که از وی گریختند و در غاری پنهان شدند و اصحاب کهف آنانند :
کرده از بهر رهبری شش میر
گربه ای را نبی سگی را پیر.
کرده از بهر رهبری شش میر
گربه ای را نبی سگی را پیر.
(آنندراج ).