ترجمه مقاله

شش گاه

لغت‌نامه دهخدا

شش گاه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح نرد)خانه ٔ ششم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن شش خال کعبتین باید. (یادداشت مؤلف ). شش خان : امیر دو مهره در ششگاه داشت و احمد بدیهی دو مهره در یک گاه . (چهارمقاله ). رجوع به شش خان و شش خانه شود.
ترجمه مقاله