ترجمه مقاله

شظف

لغت‌نامه دهخدا

شظف . [ ش َ ظَ ] (ع مص ) بدزندگانی گردیدن و تنگ زیست شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خشک شدن وپژمردن درخت . (از اقرب الموارد). رجوع به شظافة شود. || درآمدن تیر در پوست و گوشت . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). || خشن شدن دست . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله