ترجمه مقاله

شظی

لغت‌نامه دهخدا

شظی . [ ش َ ظی ی ] (ع اِ) آماس لاشه ٔ مردار. (از ناظم الاطباء). به معنی شَظیَة است . (منتهی الارب ). رجوع به شظیة شود. || ملحق شوندگان بر قوم به سوگند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). دخیلان برقومی به سوگند در حالی که از اصل و نژادشان نباشند.(از اقرب الموارد). || کرد زمین زراعت یکی پس از دیگری تا نهایت کشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ج ِ شَظیَة. (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به شظیة شود.
ترجمه مقاله