ترجمه مقاله

شعب

لغت‌نامه دهخدا

شعب .[ ش َ ] (ع مص ) فراهم آوردن درز و شکاف را (یا عام است ). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فراهم آوردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || پریشان ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پراکنده کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). || بهم پیوستن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || از هم جدا گردانیدن (از اضداد). (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || نیکو کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به اصلاح آوردن . (المصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). || تباه ساختن (ازاضداد). (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). تبه کردن . (المصادر زوزنی ). || تشنیعکردن . (المصادر زوزنی ). || ظاهر و هویدا شدن چیزی . || بشکستن شتر درخت را از بالای وی . || رسول فرستادن به سوی کسی . || بازداشتن لگام اسب را از اراده ای که دارد و برگردانیدن آن را از آن طرف . || آرزومند و مایل شدن به کسانی و بهم پیوستن با آنان . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مفارقت گزیدن از اصحاب خود (از اضداد است ). (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || پراکنده شدن گروه . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جدا کردن اصحاب را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بازداشتن کسی را. (منتهی الارب ). || دور گردیدن از چیزی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله