ترجمه مقاله

شعرالارض

لغت‌نامه دهخدا

شعرالارض . [ ش َ رُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) جعدة. ادیانطن . پرسیاوشان . شعرالجبار. لحیةالحمار. شعرالجن . وصیف . ساق اسود. کزبرةالبثر. شعرالخنازیر. جعدةالقنا. ساق الوصیف . شعرالغول . (یادداشت مؤلف ). سانقة. شعرالغول . (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). نباتیست که بابیخ از زمین برخاسته شود و رنگ او سرخ بود که به سیاهی زند. (از تذکره ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی درباره ٔشعرالغول ). گیاهی است بی ساق و ثمر و منحصر در اوراق خشن شبیه به سرخس و مایل به سیاهی و بیخش سیاه و پرریشه ، و آن غیر از پرسیاوشان است و در تنقیه ٔ سینه قوی تر از آن است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن در ماده ٔ شعرالغول ). و رجوع به پرسیاوشان و مترادفات دیگر شود.
ترجمه مقاله