شعر
لغتنامه دهخدا
شعر. [ ش ُ / ش َ ] (ع اِ) گیاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به شَعْر شود. || درخت . (ناظم الاطباء). درخت هرچه باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به شَعٌر شود. || زعفران . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به شَعْر شود. || (ص ، اِ) ج ِ اَشْعَر و شَعْراء. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به اشعر و شعراء شود.