ترجمه مقاله

شغشغة

لغت‌نامه دهخدا

شغشغة. [ ش َ ش َ غ َ ] (ع مص ) جنبانیدن نیزه در مطعون یا سپوختن و نشاندن نیزه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).جنبانیدن سنان در مطعون . (تاج المصادر بیهقی ). داخل کردن و خارج کردن چیزی . گویند: شغشغه ٔ نیزه زننده ؛ هرگاه سنان را در مطعون بجنباند. (از اقرب الموارد). || نوعی از بانگ کردن شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کم خوردن آب و مانند آن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تیره کردن چاه را. || شتابی کردن . (منتهی الارب ). شتاب کردن در امر. (از اقرب الموارد). || پر ناکردن آوند و جز آن را از آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ریختن آب را در ظرف یا جز آن و پر نکردن آن . (از اقرب الموارد). || بازگردانیدن سوار لگام را در دهن اسب جهت تأدیب . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله